«قرآن» به زندگي‌مان برکت داد 

جام جم/ معلم جوان فسايي 34 ماه براي نوشتن قرآن به خط نستعليق وقت گذاشت… حدود 34 ماه، 138 هفته و 1038 روز؛ از عمر 39 ساله فهيمه کنعاني را بايد خاص ناميد.

لحظه‌هايي ناب و به‌يادماندني که شايد براي هرکسي پيش نيايد؛ روزها، هفته‌ها و ماه‌هايي که او به کتابت قرآن کريم گذرانده است.    

تصوير قرآن به زندگي‌مان برکت داد    

حاصل اين تلاش، حالا قرآني است به خط نستعليق در قطع A3 ، با 509 صفحه و 9 کيلو وزن، قرآن دست‌نويسي که در سابقه اين معلم آموزش و پرورش مثل نقطه‌اي نوراني مي‌درخشد و هنوز هم بعد از گذشت يک سال و هفت ماه از پايان کتابت آن، فهيمه کنعاني غرق در حس آرامشي است که در طول اين کار در دل او به وجود آمده است؛ آرامشي که به قول خودش از برکات انس با قرآن است.

براي اين که با اين بانوي قرآن‌نويس بيشتر آشنا شويد،‌ با ما به شهرستان فسا در استان فارس بياييد؛ به خانه گرم اين معلم جوان که مدت‌هاست با نور قرآن روشن است. خانه‌اي که قرآن دست‌نويس مادر خانواده در گوشه‌اي از آن مثل يک گنج نگهداري مي‌شود

.   انس با قرآن از روزگار کودکي

  «قرآن هميشه و همه جا با من بوده‌؛‌ از کودکي تا همين امروز که يک مادرم، يک مادر شاغل.» اين را فهيمه کنعاني مي‌گويد، همان ابتداي گفت‌وگو. وقتي از او مي‌خواهيم خودش را معرفي کند و بعد ادامه مي‌دهد: «من از بچگي با قرآن بزرگ شده‌ام. اول مثل خيلي از بچه‌هاي ديگر سوره‌هاي کوچک قرآن را حفظ مي‌کردم، بعد کم‌کم وقتي با قرائت آشنا شدم، علاقه‌ام به خواندن قرآن بيشتر شد‌.


پدر

و مادرم هم وقتي اين علاقه مرا مي‌ديدند، من را در کلاس‌هاي مختلف آموزش قرآن ثبت‌نام مي‌کردند. با اين که شهر ما کوچک بود و امکانات زيادي نداشت، اما همه تلاش‌شان اين بود من در اين زمينه پيشرفت کنم.» همراهي‌اي که به عقيده خانم کنعاني ريشه تمام موفقيت‌هاي امروز اوست: «مدت‌هاست به اين نتيجه رسيده‌ام که اگر پدرومادرها همان قدر که براي ثبت‌نام بچه‌هايشان در کلاس‌هاي زبان و رياضي و… وقت مي‌گذارند، براي کلاس قرآن هم وقت مي‌گذاشتند، بچه‌هاي موفق‌تري تحويل جامعه مي‌دادند. متاسفانه بعضي وقت‌ها ما فراموش مي‌کنيم نزديکي با قرآن ستون و پايه موفقيت ما مسلمان‌ها در زندگي است و اگر کسي در اين زمينه موفق باشد، ‌در بقيه مراحل هم موفق خواهد بود.» حفظ و قرائت قرآن با اين که براي فهيمه شش ساله از حمد و آيه‌الکرسي شروع شد،

اما به همين جا خلاصه نشد و ادامه پيدا کرد،‌ فهيمه بخش زيادي از اوقات فراغتش را به فراگيري و تلاوت قرآن سپري کرد و در دوران جواني به يکي از قاريان ممتاز قرآن و داوران مسابقات مختلف قرآني در سطح استان فارس و کشور تبديل شد. اين اما همه ماجرا نبود،‌ فهيمه کنعاني همان قدر که تشنه آموختن کلام خدا بود، علاقه زيادي هم به آموزش آن داشت و همين علاقه بهانه حضور او در دار‌القرآن و بيت‌الاحزان شهرستان فسا بود

. بهانه‌اي که باعث شد او بعد از فارغ‌التحصيلي از دانشگاه در رشته زبان و ادبيات فارسي،‌ به جاي اين که در شغلي متناسب با رشته تحصيلي‌اش مشغول به کار شود، به علاقه‌اي بپردازد که از کودکي در دلش ريشه دوانده بود؛


تدريس قرآن


: «بعد از پايان تحصيلاتم وقتي به مرحله انتخاب شغل رسيدم، ‌ديدم دلم با قرآن است، با خودم گفتم چرا جز اين کاري را انتخاب کنم؟! به همين دليل از همان موقع جذب کانون‌هاي قرآن شدم و بعد از مدتي هم به عنوان معلم قرآن در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم.» اتفاقي که آن را مديون لطف خداوند مي‌داند: «فکر مي‌کنم اين که به يک نفر در زندگي‌اش اين فرصت داده شود در راه آموزش کتاب خدا قدم بردارد، هرچند اين قدم کوچک باشد، فقط لطف خود خداوند است.» لطفي که اين معلم آموزش و پرورش برکت‌هاي آن را در زواياي مختلف زندگي‌اش مي‌بيند: «انس با قرآن، انسان را صبور مي‌کند، به او آرامش مي‌دهد و توان مقاومت در برابر سختي‌ها و مشکلات زندگي را بالا مي‌برد. همه اينها در مجموع باعث مي‌شود يک نفر در زندگي خانوادگي و کاري‌اش با تکيه به اين صفات،‌ موفق‌تر باشد. آثار قرآن در زندگي من هم آن‌قدر زياد است که معتقدم برکت اين زندگي از قرآن است.


کتابت قرآن به خط نستعليق


  اما نقطه عطف زندگي اين معلم قرآن، کتابت کلام خداست. قرآني که او در فاصله شهريور 1390 تا تير 1393 نوشته است. اتفاقي که ريشه در دو علاقه قديمي او دارد: علاقه به قرآن و خوش‌نويسي. به اين ترتيب اين بانوي هنرمند، با ترکيب اين دو، به فکر کتابت قرآن افتاد: «تمرين خوشنويسي را از همان کودکي شروع کردم، آموزش خاصي براي اين کار نديدم و در آن دوران در هيچ کلاسي شرکت نکردم، اما به خاطر علاقه‌اي که به خط داشتم، سعي کردم فوت و فن‌هاي اين کار را با تمرين ياد بگيرم. بعدها وقتي درسم تمام شد، در کلاس‌هاي خوشنويسي شرکت کردم و الان مدرک ممتاز خوشنويسي را از انجمن خوشنويسان گرفته‌ام.» با پايان دوره ممتاز خوشنويسي، فهيمه کنعاني به فکر يک آرزوي قديمي افتاد؛ ‌آرزويي که از خيلي سال پيش جايي گوشه ذهنش وجود داشت؛ ‌کتابت قرآن به خط نستعليق: «هميشه دوست داشتم وقتي مهارت زيادي در خوشنويسي پيدا کردم، حداقل يک جزء قرآن را کتابت کنم، آن موقع اصلا به فکرم هم نرسيده بود که قرآن را به طور کامل بنويسم، اما وقتي اين موضوع را با همسرم در ميان گذاشتم، از اين ايده استقبال زيادي کرد و پيشنهاد داد کتابت کل قرآن را شروع کنم.» به اين ترتيب فهيمه کنعاني در شهريور 1390 مصادف با رمضان‌المبارک 1432، کار نوشتن قرآن به خط نستعليق را از جزء اول شروع کرد و بعد از 1038 روز در تير 1393 و شعبان‌المعظم 1435 با پايان جزء سي‌ام آن را به پايان رساند.

  بهترين روزهاي زندگي‌ام

  اما حکايت اين 1038 روز بين تمام روزهاي زندگي اين معلم جوان حکايتي است جدا؛ حکايت روزهايي که او هميشه وضو گرفت: «در روزهايي که مشغول نوشتن قرآن بودم، چون مرتب دست روي کتاب خدا مي‌گذاشتم، هميشه وضو داشتم. درحقيقت اين چندماه، بهترين دوران زندگي‌ام بود، با اين که بعضي وقت ها روزي 5 ـ 6 ساعت براي اين کار وقت مي‌گذاشتم، اما نه تنها خسته نمي شدم، بلکه آرامشي که از اين کار مي‌گرفتم زندگي‌ام را تحت تاثير قرار داده بود. در آن روزها بيشتر اوقات، وقتي از سرکار به خانه برمي‌گشتم و به درس و مشق بچه‌ها مي‌رسيدم، مشغول نوشتن مي‌شدم، از آن طرف همسرم هم واقعا در اين مسير همراهم بود تا جايي که معتقدم اگر همراهي همسرم نبود شايد هيچ‌وقت نمي توانستم به اين هدف برسم.» اين حرکت زيباي قرآني ـ هنري بعد از اتمام، مورد تجليل حجت‌الاسلام والمسلمين علي طهماسبي، امام‌جمعه فسا هم قرار گرفت

. فهيمه کنعاني در اين باره مي‌گويد: «وقتي کار خوشنويسي قرآن تمام شد، متن‌هاي نوشته شده، سه بار توسط اساتيد فن بازخواني شد و مورد تاييد قرار گرفت، حتي امام‌جمعه و رئيس آموزش و پرورش شهرستان فسا نسبت به اين کار علاقه نشان دادند و پيشنهاد شد آن را به موزه اهدا کنم، اما به احترام تمام لحظه‌هايي که با اين قرآن گذرانده بودم و علاقه خاطري که به آن داشتم، تصميم گرفتم آن را براي مدتي در خانه نگه دارم

.»  گنجي کنج خانه ما  اين قرآن دستنويس، حالا مدت‌هاست پيچيده در ترمه‌اي ظريف و قديمي، جايي اختصاصي در کنج خانه خانم کنعاني دارد؛ ‌«وقتي مشغول نوشتن قرآن بودم، ‌چون مي‌ترسيدم در ميانه راه، سعادت ادامه آن را از دست بدهم و کار نيمه‌تمام بماند، به اقوام و دوستان درباره اين کار چيزي نگفته بودم، اما وقتي کار تمام شد و خبر آن بين اقوام و آشناها پيچيد همه از اين موضوع استقبال کردند،‌ هنوز هم خيلي‌ها وقتي به خانه ما مي‌آيند اول سراغ اين قرآن را مي‌گيرند.»      

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1394-10-30] [ 06:00:00 ب.ظ ]